انقلاب اسلامی انتخابات واقعی را درست کرد
وی اظهار کرد: انقلاب اسلامی هم زمینه انتخابات را فراهم کرد و هم انتخابات واقعی درست کرد. این مطلب مقایسه شود با کشورهایی که یا انتخابات اصلاً ندارند و نظام، نظام دیکتاتوری است و یا رئیسجمهور می آید به راحتی قانون اساسی را تغییر می دهد و خود را رئیس مادام العمر می کند. پرزیدنت ها به راحتی قانون اساسی را تغییر دادند تا از محدودیت و ممنوعیت ریاست بعد از دو دوره خلاص شوند. این را مقایسه کنید با نوع حکومت شیوخ منطقه که وقتی از وزیر خارجه آل سعود می پرسند که چرا شما انتخابات ندارید؟ می گوید آل سعود خانواده منتخب خداست وقتی خدا انتخاب کرده دیگر مردم حق انتخاب ندارد!
امام جمعه اردبیل گفت: یکی از برکات خطیر انقلاب اسلامی آوردن مردم به متن تصمیم گیری و دادن نقش به مردم در امور حساس کشوری بود. تمام عزل و نصبها را مستقیم یا غیر مستقیم به دست مردم داد و حاکمیت ملی به معنای واقعی تامین شد. تقریبا به اندازه عمر انقلاب ما انتخابات داریم. امروز مسئولین کشور از خبرگان رهبری که رهبر را نصب یا عزل میکنند گرفته تا ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی و شوراهای شهر و روستا همه منتخبین مردم هستند.
عاملی بیان کرد: نقشی را که مردم باید ایفا میکردند در زمان شاه چند طایفه آن را اجرا می کردند؛ اول خارجی ها و دوم درباری ها سوم سفارت آمریکا چهارم اشرف.
وی اظهار کرد: علی امینی میگوید " همیشه خارجیها افرادی را به شاه تحمیل می کردند چون شاه چیزی نبود." رزم آرا رئیس ستاد ارتش و بعداً نخست وزیر را هم آمریکاییها به او تحمیل کردند.
نماینده ولی فقیه در استان اردبیل افزود: فریبا دیبا در خاطرات خود مینویسد " اشرف در انتخاب وزراء، نمایندگان مجلس و سفرای ایران در خارج از کشور و حتی معاونان وزراء و مدیران کل، دخالت میکرد و با گرفتن پول های کلان پست های نان و آب دار را می فروخت" ارتشبد فردوست نیز می نویسد " اشرف رسما پول میگرفت و شغل می داد از وکالت تا وزارت و سفارت؛ هیچ ابایی هم نداشت"
امام جمعه اردبیل ادامه داد: شاه در کتاب انقلاب سفید می نویسد "... صبح مستشار سفارت انگلستان با یک لیست انتخاباتی به سراغ مراجع مربوطه می آمد … متاسفانه من در تمام دوران سلطنت خودم با چنین مجلس هایی سر و کار داشتم"
عاملی اظهار کرد: رهبر معظم انقلاب میفرمایند "آدمی پا میشود از اینجا میرود آمریکا - دکتر امینی - برای اینکه آمریکائیها را قانع کند که بشود نخستوزیر در ایران. آمد، شد نخستوزیر! بعد از یکی دو سال، شاه که با او مخالف بود، بلند شد رفت آمریکا، آمریکائیها را قانع کرد که او را از نخستوزیری عزل کند. آمد او را از نخستوزیری عزل کرد! این، وضع مملکت ما بود. برای انتخاب نخستوزیر، شاه مملکت، رئیس کشور محتاج موافقت و رضایت آمریکا بود!"